Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اتاق خبر»
2024-04-30@15:15:37 GMT

سقوط «تجدد ایرانی»

تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۳۳۳۳۵

 به گزارش اتاق خبر به نقل از اکو ایران :آن‌‌‌که روزگاری خود را فیلسوف «تجدد ایرانی» می‌‌‌انگاشت و در این راه کوس جنگ با بت‌‌‌های اسطوره‌‌‌های روشنفکران ایرانی می‌‌‌نواخت، در سال‌های آخر چنان مفتون یکی از اجزای پروژه فکری خود شده بود که از اساس با وانهادن منزلگاه اصلی اندیشه خود، ترجیح می‌‌‌داد در قبای نظریه‌‌‌پرداز «ایرانشهر» شناخته شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سیدجواد طباطبایی که با وجود وسعت دانش خویش، هیچ‌گاه از نواختن روشنفکران ایرانی با آتشین‌‌‌ترین الفاظ و عبارات ابایی نداشت، به‌رغم تحقیر چهره‌‌‌ها و گفتمان‌‌‌های رایج روشنفکری ایرانی، در طول حیات فکری‌‌‌اش در میدان معنایی حوزه عمومی گام برمی‌‌‌داشت.

به بیانی دیگر، آن‌‌‌چنان که در دهه‌‌‌های ۷۰ و ۸۰ خورشیدی مساله «نسبت میان سنت و مدرنیته» چارچوب مباحث روشنفکران را شکل می‌‌‌داد، طباطبایی به ترک‌‌‌تازی و میدان‌‌‌داری در این بازی زبانی پرداخت. در دهه پس از آن نیز، با از رونق افتادن پرسش از چیستی سنت و مدرنیسم، او نیز با وانهادن پروژه سابق، عرصه را برای ترویج و جدال بر سر نظریه «ایرانشهر» مهیا دید. در واقع او در سال‌های آخر عمر، با کنار گذاشتن پژوهش‌‌‌های تاریخی خود، بیش از هر چیز درگیر ژورنالیسم و فضای رسانه‌‌‌ای بود که روزگاری مایه تمسخر او بود.

به این ترتیب، این نوشتار بیش از هر چیز بر آثار طباطبایی متقدم و نظریه «تجدد ایرانی» تمرکز دارد. طباطبایی که از دیدگاه او مساله ایران در کانون همه تحلیل‌‌‌ها قرار می‌‌‌گرفت، معتقد بود: «هر نظریه‌‌‌پردازی درباره ایران لاجرم نمی‌تواند بحث نسبت نظام قدمایی و اندیشه جدید را مطرح نکند. تامل درباره ایران زمانی می‌تواند نظریه‌‌‌ای درباره ایران باشد که بتواند معنای آن نسبت را در مضمون مفاهیم سازگار با مواد تاریخی و اندیشه در ایران توضیح دهد» (طباطبایی، ۱۳۸۶: ۱۶).

طباطبایی که به تاسی از عبارت مشهور احمد فردید که «صدر تاریخ ما ذیل تاریخ غرب است»، باور داشت گذشته غرب آینده ماست، رسالت خود را تاسیس «تجدد ایرانی» می‌‌‌دانست و این راه تنها از طریق طرح پرسش‌‌‌هایی که غرب در پایان سده‌‌‌های میانه و در آغاز دوران جدید طرح کرد امکان‌‌‌پذیر خواهد بود. از نگاه او، مبنای اندیشه در دوران جدید تصرف در عالم و آدم است، در حالی که بنیاد فلسفه‌‌‌های قدیم ناظر بر زیست هماهنگ با طبیعت برای نیل به سعادت بود. طباطبایی، در ذیل مباحثی که با اصحاب توسعه در ایران بر سر سرشت تحولات سده‌‌‌های اخیر در غرب داشته، معتقد بود که در غرب آنچه باعث پیشرفت و توسعه شده، تحول در فکر و فرهنگ بوده و بنابراین بحث از توسعه یک مساله‌‌ کاملا فرعی به نسبت طرح اندیشه تجدد است و توسعه تنها یکی از عوارض تجدد است و غرب در دوران جدید خود به شکلی آگاهانه به سمت توسعه نرفته است (طباطبایی، ۱۳۷۴: ۳۴).

در چنین نظام معنایی است که مفاهیمی همچون سنت، امتناع اندیشه، زوال و انحطاط صورت‌‌‌بندی می‌‌‌شوند. به عقیده طباطبایی «به خلاف تاریخ اندیشه در اروپا که در آن اندیشه تجدد با مناقشه متاخرین بر قدما آغاز و شالوده‌‌ آن استوار شد، در ایران تجددخواهی از پیامدهای بی‌‌‌اعتنایی متاخرین بر قدما بود و نه تاملی در بنیادهای اندیشه سنتی» (طباطبایی، ۱۳۸۵ : ۴۳) و این در حالی است که مساله اصلی این‌‌‌ است که سنت همچون امری سیال ما را احاطه کرده و ما گریزی از آن نداریم و اندیشه بی‌‌‌سنت ممتنع است. به عقیده او پرسش‌‌‌های جدید زمانی در ایران مطرح شد که اندیشه قدیم به سنتی بیش از پیش متصلب تبدیل شده‌‌‌ بود و دستگاه مفاهیم آن نسبتی با پرسش‌های دوران جدید نداشت. به این ترتیب، مساله اصلی برای طباطبایی بازگشت به سنت است؛ اما نه به اعتبار تجدید به هر قیمت، بلکه از طریق این بازگشت است که باید به مساله انحطاط پرداخته و دست به تاسیس تجدد دیگری زد‌‌‌ (طباطبایی، ۱۳۷۲: ۱۴).

طباطبایی سنت را مجموعه‌‌‌ای از اندیشه نظری می‌‌‌داند که با تولید مفاهیم و نظام معنایی امکان فهم دنیای پیرامون را برای ما فراهم می‌‌‌آورد. می‌‌‌توان نظریه سنت طباطبایی را در این جملات خلاصه کرد: «در دوره نوزایش اسلام یا عصر احیای فرهنگی، با احیای منابع دوران باستان و بسطی که به وجوهی از فلسفه یونانی داده شد، افق‌‌‌های منطقه فراغ شرع بازتر و گسترده‌‌‌تر شد و فرهنگی فراهم آمد که توانست میان دو مبنای شرع و عرف و شریعت و منطقه فراغ شرع، تعادلی ایجاد کند... با توجه به این ویژگی تاریخ ایران در دوره اسلامی بود که در نخستین سده‌‌‌های این دوره، سنت دوره باستانی ایران در میراث فلسفه یونانی و دریافتی از دیانت اسلامی ادغام و به گونه‌‌‌ای با آن ترکیب شده است که جدا کردن عناصر رگه‌‌‌های این سنت از یکدیگر امکان‌‌‌پذیر نیست... 

در این نخستین سده‌‌‌های دوره اسلامی، ایرانیان توانستند با رعایت الزامات عقلانی مبنای شرع، افق‌‌‌های منطقه فراغ شرع را به گونه‌‌‌ای گسترش دهند که صورت‌های گوناگون ادب، تاریخ‌‌‌نویسی و اندیشه خردگرای دوره باستانی در کنار دانش‌‌‌ها و فلسفه یونانی، به عنوان میراث عصر جاهلی، تجدید شود. تحدید حدود منطقه فراغ شرع، به گونه‌‌‌ای که ایرانیان مرزهای آن را گسترش دادند، نیازمند تدوین تاریخ زبان فارسی و صورت‌های گوناگون ادبیات آن، تاریخ‌‌‌نویسی، تجدید اندیشه ایرانشهری، به‌‌‌ویژه اندیشه سیاسی ایرانشهری در تعارض آن با اندیشه خلافت، بسط فلسفه یونانی در دوره اسلامی، تشکیل محافلی همچون اخوان‌‌‌الصفا و به وجود آمدن جریان‌‌‌های غیررسمی اندیشه فلسفی، مانند حکمت خسروانی شهاب‌‌‌الدین سهروردی است» (طباطبایی، ۱۳۸۵: ۵۱).

با این‌حال به نظر می‌رسد نزد طباطبایی، نقش یکی از عناصر این مجموعه عناصر نظام سنت قدمایی به شکل مشهودتری اهمیت اساسی‌‌‌تری را در مقایسه با عناصر دیگر در طول تاریخ به عهده داشته است. به باور او «اندیشه ایرانشهری همچون رشته ناپیدایی است که دوره قدیم ایران‌‌‌زمین را از دوره باستان تا مقدمات مشروطه به هم پیوند می‌زند.» (طباطبایی، ۱۳۸۵: ۷۰). با این حال، پروژه فکری سید جواد طباطبایی جز بازخوانی «زوال» و «انحطاط» و تلاش در بازنمایی «شرایط امتناع» و به چالش کشیدن «سنت متصلب» سویه‌‌ دیگری هم دارد که می‌‌‌توان آن را سویه تاسیسی اندیشه وی نامید. این سویه تاسیسی اندیشه طباطبایی را می‌توان در سه راستا و اهتمام نظری دسته‌‌‌بندی کرد:

۱. تدوین «تاریخ پایه»ای از منظر فلسفه تاریخ آگاهی و ارائه نظریه عمومی تاریخ مدون ایران‌‌‌زمین؛

۲. تاسیس اندیشه سیاسی نوآئین براساس موضع تجدد از معبر سنت فلسفه سیاسی و بر پایه سنت اندیشه ایرانشهری و ارائه مفهوم مصلحت عمومی به‌عنوان بنیان تاسیس دولت ملی؛

۳. تاسیس فلسفه حقوق با بازنگری در تجربه مشروطیت به عنوان اولین جنبش تجددخواهانه ایران و بازخوانی نخستین تلاش‌‌‌ها برای درک مبانی تحولات جدید از ناحیه آگاهی سنت قدمایی.

همان گونه که در آغاز به آن اشاره شد، به‌رغم آنکه طباطبایی در دوره متقدم از چنین پروژه‌‌‌ای داد سخن می‌‌‌داد و در آثار خود دست‌‌‌کم در راستای فقره پروژه تاسیسی خود گام نهاد، با این حال دست‌‌‌کم در یک‌دهه اخیر این پروژه را وانهاده و توجه خود را به سمت و سوی دیگری متمرکز کرد. با این همه به نظر می‌رسد پاشنه‌آشیل نظریه تجدد ایرانی در انگاره بنیادین آن باشد؛ آنجا که او از اساس تجدد را به مفهوم اندیشه و آگاهی تقلیل می‌دهد و هر گونه تحولی را تنها از این مقام میسر می‌‌‌داند. او که توسعه را اساسا تنها فرع بر تجدد می‌‌‌داند، بی‌‌‌اعتنا به تجربه و بسط تجدد در نقاط مختلف گیتی است و با چشم‌‌‌پوشی بر پویایی‌‌‌های تجدد، تعبیر سخت متصلب، یک‌‌‌سویه و تقلیل‌‌‌انگارانه از آن ارائه می‌دهد. شاید یکی از دلایل وانهادن این پروژه از سوی او نیز، بی‌‌‌معنا شدن چنین انگاره‌‌‌هایی به‌خصوص در نسبت با تحولات جامعه ایرانی در سال‌های پس از دهه ۸۰ خورشیدی باشد.

 

 

منبع: اتاق خبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۳۳۳۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خلیج فارس صحنه ایستادگی دلیرمردان ایرانی در طول تاریخ است

به گزارش خبرنگار مهر، عبدالکریم مشایخی صبح دوشنبه در مراسم بزرگداشت روز ملی خلیج فارس در دانشگاه فنی و حرفه‌ای استان بوشهر اظهار کرد: بوشهر در طول تاریخ چهار بار شاهد تهاجم بیگانگان بوده است که در تمام این موارد با ایستادگی دلیرمردان روبرو بوده است.

وی اضافه کرد: انسان‌های بزرگی در طول تاریخ بودند که با تاریخ نگاری‌های خود توانسته‌اند خلیج فارس را و اهمیتش در موضوعات مختلف به قلم بیاورند.

پژوهشگر و نویسنده بوشهری گفت: در همین راستا کتاب‌های ارزشمندی در خصوص خلیج فارس وجود دارد و این اسناد، سندهای افتخار ما است.

لزوم توسعه اقتصاد دریاپایه

رئیس واحد استانی دانشگاه فنی و حرفه ای بوشهر با اشاره به خلیج فارس به عنوان یک مؤلفه مهم در معادله‌های سیاسی و اقتصادی جهان در این مراسم گفت: خلیج فارس ریشه در تاریخ این سرزمین کهن و باستانی دارد و در دوره‌های مختلف علاوه بر تأمین نیازهای مادی و اقتصادی، نماد اقتدار، ایستادگی و مبارزه ایرانیان در برابر استعمار نیز بوده است.

احسان بهمیاری افزود: ایران اسلامی در بخش‌های گوناگون دریا ظرفیت‌های مهم و فراوانی دارد و نگاه‌ها باید در عرصه اقتصادی خلیج فارس دریامحور باشد.

رئیس واحد استانی دانشگاه فنی و حرفه‌ای بوشهر اضافه کرد: توجه به گردشگری دریایی به عنوان یکی از طرح‌های اقتصاد دریامحور و منبع تأمین درآمد و ارز در استان در اولویت برنامه‌ها قرار گیرد.

امام جماعت آموزشکده فنی و حرفه‌ای پسران بوشهر در مراسم بزرگداشت روز ملی خلیج فارس گفت: خلیج فارس به رشادت و حقانیت ما در جنگ شهادت می‌دهد.

حجت الاسلام عیسی راستگو افزود: بررسی ابعاد نقش خلیج فارس در دوران دفاع مقدس می‌تواند گواه روشنی بر رشادت دلیرمردان ساحل‌نشین و مجاهدت آنان بر این پهنه وسیع باشد.

در پایان این مراسم ضمن یادآوری ایثار جانبازان، شهدا و برکت خون آن‌ها، با اهدا لوح یادبود و هدایایی از خانواده سردار شهید مجید مبارکی تکریم به عمل آمد.

کد خبر 6091832

دیگر خبرها

  • فراخوان سی‌ودومین جایزه جهانی کتاب سال منتشر شد
  • تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌ها
  • وعده صادق ضربه مهلکی به غرب‌گراهای داخلی بود!
  • تاریخ‌سازی افغانستان با یک ایرانی
  • استاندار هرمزگان: خلیج فارس خانه ایرانی‌ها‌ست
  • خلیج فارس صحنه ایستادگی دلیرمردان ایرانی در طول تاریخ است
  • لحظاتی عجیب از سقوط ابرهای بارور در عربستان!
  • خلیجی همیشه فارس برای تنبیه تمام متجاوزان تاریخ
  • «تاریخ تحلیلی پوستر انقلاب» بر اساس کتاب شهید آوینی بررسی شد
  • سقوط بدترین تیم تاریخ از لالیگا!